مولکولهای مایع دائما حرکت می کنند. تعدادی از این مولکولها هنگامی که در سطح مایع هستند میتوانند به فضای بالای مایع بگریزند. مایعی را در ظرف بسته ای که هوایش تخلیه شده در نظر بگیرید. تعداد مولکولها در فاز گازی مایع افزایش می یابد تا سرعت ورود مجدد مولکولها به فاز مایع با سرعت گریزشان برابر شود، سرعت ورود مجدد متناسب با تعداد مولکولها در فاز گازی است. در این حال دیگر تغییر اساسی در دستگاه ملاحظه نمی شود و می گویند که سیستم در حال تعادل جنبشی است. تئوری
نقطه جوشیک مایع : نقطه جوش یک مایع به صورت درجه حرارتی تعریف میشود که در آن فشار بخار مایع برابر با فشار بیرونی باشد. چنانچه فشار خارج ۷۶۰ میلیمتر جیوه باشد. یک مایع وقتی خواهد جوشید که فشار بخار آن برابر با این مقدار باشد. برای مثال آب وقتی از دمای ۱۰۰Cْ خواهد جوشید که فشار خارجی و فشار بخار آن برابر با ۷۶۰ مییلیمتر جیوه باشد. در فشار ۵۲۶ میلیمتر جیوه آب در Cْ ۹۰میجوشد و اگر فشار را به ۹٫۲ میلیمتر برسانیم نقطه جوش آب در ۱۰Cْ خواهد بود به این علت است که نقطه جوش آب در ارتفاعات کمتر از مناطق نزدیک به سطح دریا میباشد. فشار بخار مولکولهای یک مایع دارای انرژی جنبشی هستند و انرژی جنبشی مولکول معینی از یک مایع ضمن برخورد با سایر مولکولها دائما تغییر میکند. در یک لحظه معین تعدادی از مولکولها دارای انرژی نسبتا زیاد و تعدادی دارای انرژی نسبتا کمی هستند مولکولهایی که انرژی جنبشی آنها زیاد است میتوانند بر نیروی جاذبه مولکولهای اطراف خود غلبه کرده و از سطح مایع فرار کرده و وارد فاز گاز میشوند. اگر مایع در حال تبخیر در یک ظرف سربستهای محبوس باشد مولکولهای بخار نمیتوانند از نزدیکی مایع دور شوند و تعدادی از مولکولهای بخار به فاز مایع بر میگردند سرانجام حالتی پیش میآید که در آن سرعت فرار مولکولها از فاز مایع به بخار (تبخیر) و سرعت برگشت مولکول از فاز بخار به مایع (میعان) برابر میشود. فشار بخاری که در دمای معین با مایع خود در حال تعادل است، فشار بخار نامیده میشود. چگونگی جوشیدن یک مایع وقتی که فشار بخار یک مایع با فشار جو برابر می شود، مایع شروع به جوشیدن میکند. در این دما ، بخار حاصل در داخل مایع سبب ایجاد حباب و غلیان خاص جوشش میشود. تشکیل حباب در دمای پایینتر از نقطه جوش غیر ممکن است، زیرا فشار جو بر سطح مایع که بیش از فشار داخل آن است، مانع از تشکیل حباب میشود. دمای مایع در حال جوش تا هنگامی که تمام مایع بخار نشده است، ثابت میماند در یک ظرف بدون درپوش حداکثر فشار بخاری که هر مایع میتواند داشته باشد برابر با فشار جو میباشد. فشار بخار هر مایع تنها از روی دما معین میشود. بنابراین اگر فشار بخار ثابت باشد دما نیز ثابت است. برای ثابت ماندن دمای یک مایع در حال جوش باید به آن گرما داده شود. زیرا در فرایند جوش مولکولهای با انرژی زیاد از مایع خارج میشوند. اگر سرعت افزایش گرما بیش از حداقل لازم برای ثابت نگهداشتن دمای مایع در حال جوش باشد، سرعت جوشش زیاد میشود ولی دمای مایع بالا نمی رود. تاثیر فشار در نقطه جوش نقطه جوش یک مایع با تغییر فشار خارجی تغییر میکند. نقطه جوش نرمال یک مایع ، دمایی است که در آن فشار بخار مایع برابر با یک اتمسفر باشد. نقطه جوش داده شده در کتابهای مرجع ، نقاط جوش نرمال میباشند. نقطه جوش یک مایع را میتوان از منحنی فشار بخار آن بدست آورد و آن دمایی است که در آن فشار بخار مایع با فشار وارد بر سطح آن برابری میکند. نوسانات فشار جو در یک موقعیت جغرافیایی ، نقطه جوش آب را حداکثر تا ۲Cْ تغییر میدهد. ولی تغییر محل ممکن است باعث تغییرات بیشتر شود، متوسط فشاری که هواسنج در سطح دریا نشان میدهد یک اتمسفر ، ولی در ارتفاعات بالاتر کمتر از این مقدار است. مثلا در ارتفاع ۵۰۰۰ پایی از سطح دریا متوسط فشاری که فشارسنج نشان میدهد ۰٫۸۳۶atm است و نقطه جوش آب در این فشار ۹۵٫۱Cْ میباشد. مولکولها در فاز گازی به سرعت حرکت میکنند و دائما به دیواره ظرف بر می خورند و منجر به وارد کردن فشار به دیواره آن می شوند میزان این فشار در یک درجه حرارت معین را فشار بخار تعادل جسم مایع در آن درجه می نامند. این فشار بخار به درجه حرارت بستگی دارد. این بستگی به آسانی با تمایل گریز مولکولها از مایع قابل توجیه است. با ازدیاد درجه حرارت انرژی جنبشی متوسط مولکولها افزایش می یابد و فرار آنها به فاز گازی آسان میشود. سرعت ورود مجدد مولکولها نیز رو به افزایش می رود و به زودی در درجه حرارت بالاتر تعادل برقرار می شود. ولی در این حال تعداد مولکولها در فاز گازی از تعداد آنها در درجه حرارت پایین تر بیشتر است و در نتیجه فشار بخار زیادتر است. اکنون نمونه مایعی را در نظر بگیرید که در یک درجه حرارت معین در ظرف سر گشاده ای قرار دارد و مولکولهای فاز بخار در بالای مایع می توانند از محوطه ظرف خارج شوند. بخاری که در بالای این نمونه است از مولکولهای هوا و نمونه تشکیل شده است. طبق قانون فشارهای جزئی دالتون، فشار کل (خارجی) در بالای مایع برابر با فشارهای جزئی نمونه و هوا است:
جدول تغییرات نقطه جوش آب و بنزن بر اثر تغییر فشار | ||
نقطه جوش بنزن بر حسب Cْ | نقطه جوش آب بر حسب Cْ | فشار بر حسب mmHg |
81.2 | 100.7 | 770 |
80.8 | 100.4 | 770 |
80.1 | 100 | 750 |
79.9 | 99.6 | 750 |
79.5 | 99.3 | 750 |
71.2 | 92.8 | 584 |
جدول نمونهای از مخلوطهای آزئوتروپ |
|||
نام ترکیب | نقطه جوش هر ترکیب | نقطه جوش مخلوط | درصد وزنی |
ایزوپروپیل آب |
۸۲٫۳ ۱۰۰ |
۸۰٫۴ | ۸۷٫۴ ۱۲٫۶ |
اتیل الکل تتراکلرید کربن |
۷۸٫۳ ۷۶٫۵ |
۶۵ | ۲۰ ۸۰ |
اسید فرمیک آب |
۱۰۰٫۸ ۱۰۰ |
۱۰۷٫۳ | ۲۲٫۶ ۷۷٫۴ |

در میان هیدروکربنها به نظر میرسد که عوامل تعیین کننده دمای جوش ، عمدتا وزن مولکولی و شکل مولکولی باشند؛ این چیزی است که از مولکولهایی که عمدتا با نیروهای واندروالسی در کنار یکدیگرند، انتظار میرود. در الکلها نیز با افزایش تعداد کربن ، دمای جوش بالا میرود و با شاخهدار شدن زنجیر ، دمای جوش پایین میآید. اما نکته غیر عادی ، در مورد الکلها این است که آنها در دمایی بالا به جوش میآیند.
این دماهای جوش ، بسیار بالاتر از دمای جوش هیدروکربنها با وزن مولکولی یکسان است و حتی از دمای جوش بسیاری ترکیبها با قطبیت قابل ملاحظه بالاتر است. چگونه این پدیده را تبیین میکنیم؟ بدیهی است پاسخ این است که الکلها ، همانند آب ، مایعهای بهم پیوسته هستند. دمای جوش بالای آنها به علت نیاز به انرژی بیشتر برای شکستن پیوندهای هیدروژنی است که مولکولها را در کنار یکدیگر نگه داشتهاند. اگر چه اترها و آلدئیدها هم اکسیژن دارند، اما هیدروژن در آنها فقط با کربن پیوند دارد ، این نوع هیدروکربنها آنقدر مثبت نیستند که بتوانند با اکسیژن ، پیوند قابل ملاحظه ای ایجاد کنند.